بخشی از متن کتاب:
چاس امیدش را از دست داد و بعد، ناگهان شب تبدیل شد به سفیدی، سیاهی، سفیدی، سیاهی، سیاهی، سفیدی… انگار چکش بزرگی محکم روی سینی حلبی آسمان میخورد و پردهی گوش آنان را پشت سرهم به صدا در میآورد. توپهای ضد هوایی بودند. پس از کمی سکوت، صدای موتور هواپیما آمد.
دربارهی نویسنده:
او رابرت وستال (۱۹۲۹-۱۹۹۳) آموزگار، ژورنالیست و نویسندهی پرکار انگلیسی است که بیش از هر چیز به عنوان نویسندهی داستانهای کودک و نوجوان شهرت دارد، هرچند که آثار داستانی و غیرداستانی برای بزرگسالان هم نوشته است. اغلب رمانهای او، به رغم آنکه برای مخاطب نوجوان به نگارش درآمده با فضای تیره و موضوعات پیچیدهی عوالم بزرگسالان سروکار دارد.
اولین کتابش، مسلسلچیها، در سال ۱۹۷۵ برندهی نشان کارنگی شد. همچنین در سال ۲۰۰۷، در نتیجهی رأی داوران شورایی که برای ارزیابی محبوبترین آثار تمام ادوار تشکیل شدهبود، مسلسلچیها را یکی از ده رمان برتر برندهی نشان اعلام کردند. از کتابهای دیگر او برای نوجوانان میتوان به مترسک اشاره کرد که بار دیگر نشان کارنگی را برای او به ارمغان آورد، و همچنین پادشاهی دریا کنار، رمان جنگی دیگری که در سال ۱۹۹۱ برندهی جایزهی گاردین شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.