افسانه‌های ایرانی برای کودکان 16 – پیراهن پولکی و ۷ قصه‌ی دیگر

یک موش و یک کاه و یک کلوخ باهم دوست شدند و قرار گذاشتند با هم زندگی کنند. آن‌ها با هم یک خانه‌ی کاغذی ساختند. زمستان شد. هوا ابری شد. باران آمد و خانه‌شان چکه کرد. موش به کاه گفت: دوست من برو سوراخ پشت بوم رو بگیر. کاه به پشت بام رفت. باد شدیدی آمد و کاه را برد و به دره انداخت..

 

25،000 تومان