این مجموعه از این نویسنده(یانوش) جایزهی ادبیات نوجوان آلمان را دریافت کرده است.
«یک بار خرس کوچولو تمام روز ماهیگیری کرده بود، ولی یک ماهی هم نگرفته بود؛ خسته و مانده، با سطل خالی و قابلمهی بدون گوشت. ولی بعد دوستش، ببر کوچولو، گرسنه شد.»
در کتاب «بیا گنج پیدا کنیم!» خرسی نتوانسته ماهی بگیرد و ببری، غذا کلم پخته است. این دو فکر میکنند اگر پول داشته باشند میتوانند ماهی بخرند. پس راه میرفتند برای پیدا کردن گنج. به هر جا و هر کسی که میرسند، به این دو میگویند که گنج اینجا نیست و یا به خرسی و ببری میخندند. این دو که خسته و ناامید شدهاند در راه برگشت به خانه، یک درخت طلایی میبینند و از سیبهای طلایش دو سبد میچینند. این دو میوهها را میفروشند و پولش را میخواهند با خودشان به خانه ببرند اما یک دزد همه را از آنها میدزدد و…
6،000 تومان
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.